فرض کنید در حالیکه شما پشت فرمان اتومبیلتان نشستهاید و برای رسیدن به جایی عجله دارید، در همان حال اتومبیلتان پنچر میشود! و شما هم قبلا هیچوقت پنچرگیری نکرده و بلد نباشید. چکار میکنید؟ به عالم و آدم و شانستان لعنت میفرستید؟ که «گندش بزنن! الآن وقت پنچر شدن بود آخه!».
به هر حال، چون هیچوقت تجربهی چنین شرایطی را ندارید، حسابی به دردسر افتادهاید! اما بالاخره قرار نیست که تا ابد همانجا بمانید، اگر شانس بیاورید و کسی کمکتان “نکند”، با هر جان کندنی هست، یاد خواهید گرفت.
اگر تصادفا، چندین سال بعد، در حال رساندن مریض اورژانسی به بیمارستان، اتومبیلتان پنچر شود، به جای ناله و زاری، سه سوته پنچرگیری میکنید و عزیزی از خودتان یا دیگران را نجات میدهید! آنوقت هزار بار خدا را شکر میکنید که سالها پیش، به قیمت از دست دادن مثلا یک جلسه از کلاس دانشگاه، تجربهای برای شرایط سختتر به دست آوردهاید.
حالا فرض کنید قصد ازدواج با آقا (یا خانومی) را داشته باشید. خواستگاری و بعله برون و حنا بندون و… خلاصه از این دست مراسم، همه چیز پشت هم و بی نقص انجام شده و حالا شب عروسیتان باشد. معمولا به چه چیزی فکر میکنید؟ لباس عروس؟ آرایش عروس؟ یا تزئین اتومبیل عروس و انواع و اقسام غذاهای شب عروسی؟
حالا اگر مثلا شب عروسی، تبخال بزنید، چکار میکنید؟ یا مثلا پشه کل صورت شما را بگزد! خب اعصابتان خورد میشود! دوست دارید به یمن و برکت لوازم آرایش، زیباترین حالت ممکن باشید. در صورتی که، بعدها، قطعا، به بدتر از اینها هم دچار خواهید شد. نمیگویم زیبایی بد است، اما بیاید یک فرض دیگر کنیم…
فرض کنید با آقای مورد نظرتان ازدواج کردید و همه چیز در امن و امان و آرامش باشد. یک روز صبح، که ممکن است صبحِ فردای شبِ عروسیتان باشد، یک ماه بعد، یک سال، یا شاید هم سی سال بعد، صبح از خانه خارج میشوید و در یک تصادف اتومبیل با شما، ناگهان نصف صورتتان صاف میشود! یا به مشکل و نقص عضو دچار میشوید، فلج کامل و نشستن مادامالعمر روی ویلچر. حالا آنوقت (که امیدوارم هیچگاه برای شما پیش نیاید) بیش از همیشه به پشتیبانی همسرتان محتاج خواهید بود. اگر به طریقی، پیش از ازدواج بدانید، این اتفاق برای شما به طور محتوم رقم خواهد خورد، و از یک روز تا سی سال بعد از ازدواجتان، تصادف وحشتناکی خواهید داشت و همسر آیندهتان شما را به خاطر نقص زیبایی یا جسمانیتان تنها خواهد گذاشت، چه میکنید؟ چقدر دوست داشتید به گذشته برگردید و تمامِ لحظههای خوبتان را از او پس بگیرید؟
مراسم خواستگاری شماست. حالا اگر بدانید، به فرض محال، اگر روزی این اتفاق برای شما بیافتد، عکسالعمل همسر آیندهتان این خواهد بود، حتی اگر مطمئن باشید که این تصادف در عالم واقعیت هرگز برای شما رخ نخواهد داد، با این حال باز هم حاضر هستید یک لحظه آن شخص را تحمل کنید؟ شخصی که در بهترین لحظهتان با شماست و با نقص ظاهری و جسمانی میشوید هیچ! درست مثلِ حبابی که به اشارهی سرپنجهای ترکید! یا رنگینکمانی که با سر زدنِ آفتاب، میشود ناپدید!
احتمالا، برای شما هم همینطور است، که اگر به شما بگویند در آینده کسی در زندگیتان خواهد بود، که به دنبال حادثهای و نقص در ظاهر و بدن فعلیتان، شما را تنها میگذارد، شاید ترجیح بدهید همین الآن آن تصادف رخ دهد و به آن حادثه و نقص دچار شوید، تا اینطور، آن شخص هرگز واردِ زندگیتان نشود و به آن وصلتِ وصلهی ناجور دچار نشوید! آنوقت، در عین معلولیت ظاهری، شخصی که در کنارتان بیاید و بماند، شما را بیشک تنها برای خودتان خواسته است. و خیالتان راحت است که با همان معلولیت جسمی، از عروسکهای زیبای معلولِ فکری، خوشبختتر خواهید بود. میبینید که گاهی حادثهای دلخراش رخ میدهد، که حادثهای هولناکتر رخ ندهد.
اینها را گفتم، که بگویم پنچر شدن نعمت است. که بگویم که اگر در زندگی پنچر شدید، به زمین و زمان بد نگویید و به جای آن، کائنات را شکرگزار باشید! بلند شوید و خودتان را خودتان پنچرگیری کنید! اگر شما به سراغ سختیها نروید، دیر یا زود سختی به سراغ شما خواهد آمد. چه سعادتی که سختیها در پیچ و خمِ زندگی درس بیاموزند، تا اینکه در بزنگاه حادثه، گریبان بگیرند. هر کسی میخواهی باش! دختر شاه پریان هم که باشی، به وقتش دردی بزرگتر از دردِ دختر پینهدوز، گریبانت را خواهد گرفت.
پس خدا را برای سختیها سپاس گزار باش. و از هر سختی و دردی، درسی بیآموز. و از هر رنجی، لااقل پندی برگیر. از هر اتفاق ناگوار، دو، سه، چهار، پنج درس یاد بگیر. ناله نکن که زندگی در حقت بد کرده و چالههای پیش رویت بسیار است. روزی خواهد آمد که تجربههای زندگیِ سختت، در مسیری که همه در آن میمانند، نجاتت خواهد داد. نه به خواستِ من و توست این درد، تو لااقل، بچین پند را از درد. هر چیزی را به قیمتش واگذار. دردها را رایگان به جان مخر، توشهای بردار. در ادامهی راه، همین توشه درمان دردهایت خواهد بود…
اینها را گفتم، که بگویم پسری را که همه چیز تمام است، همه دوست دارند! اصلا نیازی به دوست داشتنِ شخصِ شما نیست. اصلا فرصت و شانسی برای دوست داشتنش نخواهی داشت. و پسری که همه چیز تمام است، دختری همه چیز تمام را میطلبد. تو خودت را همه چیز تمام میدانی، که همه چیز تمام میخواهی؟! همینطور، دختری را که همه چیز تمام است، همه دوست دارند! اگر میتوانی همین را همینگونه که هست، دوست بدار! بهترین از این را که همه میتوانند!
اینها را گفتم، که بگویم هر قدر پولِ کسی بیشتر باشد، چشمهایی که در طمع ثروت اویند، بیشترند. و هر چه کسی زیباتر باشد، چشمهایی که لذت وار جسمش را مینگرند، پر شمار تر.
“معمولا” معمولیها خوشبختترند.
با دو چشم خویش، دخترِ پدری پولدار را دیدم، که برای فرار از فشارِ طلاق، مهریهاش را گرفت و یکجا در دبی خرج کرد. احساس خوشبختی میکرد آیا؟ هیچ! و دختری معمولی از خانواده متوسطی را دیدم، که چشمهایش از دور، خوشبختی را فریاد میزدند. خانه یا اتومبیل گرانقیمت داشتند آیا؟ هیچ! خوشبختی هیچ ربطی به پولداری ندارد و عشق هیچ ربطی به زیبایی.
“همیشه” معمولیها خوشبخت ترند!
گیریم که شما ضد ضربه باشی و خدشه ناپذیر و حوادث هم فقط برای آدمهایی که در صفحه حوادث میخوانی رخ میدهند. با این حال، پیر هم نخواهی شد؟! از میان تمامِ چیزهایی که میدانم، زیبایی ظاهر ناماندگار ترین چیزیست که سراغ دارم. عمرِ زیبایی، حتی از عمرِ مال و منال هم کمتر است، که بعد از مرگ، ثروت باقی میماند و ظاهر نه. دستنوشتههای من زیبا خواهند ماند و او دیگر نه.
بد نگو از بر روی ویلچر نشستن ات، خیلی از این “آدمهایی” که فکر میکنی دو پا دارند، هر روز به اکراه و اجبار قدم به سمتِ خانه بر میدارند و آرزو میکنند که هیچگاه نرسند. آدمهایِ دوپایی که با پای خودشان به قتلگاه عاطفه و احساس رفتند…
و “آنهایی” که با پایشان لگد به حرمت و پاکیِ عشق زدند…
بد نگو از دستهای نداشته ات، که بسیارند “آدمهایی” که سالهاست دستهایشان در حسرتِ لمسی بیشهوت، خشکیده است. آدمهایی که دستهاشان را آلوده به عهدی با عهدشکنان ساختهاند و آرزو میکنند هرگز دستی نمیداشتند که گرفته میشد…
و “آنهایی” که دستهایشان به سمتِ نجابتِ دخترکی دراز شد…
بد نگو از چشمهای نداشتهات، که معمولا چشمِ آدمها در دیدنِ آنچه واقعا ارزش دیدن دارد، کور است. و چه بسیار نابینایانی که با دو چشمِ سر، زیباییِ چشمها را دیدند و مهربانیِ آن را ندیدند. زیباییِ لبخند و بوسهای را دیدند و معصومیت آن را ندیدند. دلگیر مباش، که به چشمِ آدمها، چشمهایی نگران و خسته، دو چشمی ترسناکند. اصلا، چشم میخواهی برای چه؟ زشتی و حماقتِ آدمها، به خدا دیدن ندارد… با همان دو چشمی که ببینی، با همانها خواهی گریست.
با تمامِ نداشتههایت، هنوز میتوانی ۹۰۰ مورد از ۱۰۰۰ کاری را که دیگران انجام میدهند، انجام دهی. در واقع، بهترینهایش را! نیمهی پر را بنگر! و از انجام کارهایی که میتوانی انجام دهی، لذت ببر. باور کن، خوشبخت خواهی بود، در کنارِ کسی که تو را تنها به خاطر تو میخواهد. یا اصلا چرا خوشبختیِ ما در گرو کسی باشد؟ کسی هم که نبود، اصلا تنها، با خدا خوشبخت باش.
با خدا و مهربانی و پروانه و کودکیِ گلها، با شبنم و اشک و عاطفه و عشق، با آسمان و باران و ستاره و خورشید، با دریا و صدف و موج و گوشماهی، با ماهی کوچولویِ قرمزِ تنها در آبیِ بیکران دریاها. تنها هم خوشبخت خواهی بود، تنها اگر، خودِ تنهایت بخواهی…
نفس نفسهای تو، هدیهی خداست به تو، تو با تاپ تاپهای تپش قلبت، شکر گزارش باش… خدا را شکر کنیم، برای چیزهایی که داده و ما نمیدانیم… برای چیزهایی که گرفت و حکمتش را نمیدانیم… خدایا شکرت ! خدایا ممنونم، برای تمام چیزهایی که نمیدانم…
۱- هنوز درگیر کاری نیمه تمام هستم! و متاسفانه وقتم و بیشتر از آن، ذهنم، درگیر مسائلی مانده است. خیلی دوست داشتم به برخی نظرات و نیز ایمیلهای گذشتهی دوستانم جواب میدادم، اما نشد… و من تا آن روز، غمگینم.
۲- با وجود مدت زیادی از آخرین نوشتهای که گذاشتم، باز هم هنوز ذهنم خلوت نشده! اما نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و امشب، چیزی را که امروز صبح به آن فکر میکردم، سریع نوشتم. حرفهایم فقط برای این بود که میان این همه غم، بگویم اگر درد و رنج هست، امید هم هست، خدا هم هست…
سلام
متن زیبایی بود…ادامه بده
به درد نوبسندگی میخوری…امیدوارم در آینده یکی از کتاب هاتو بخونم. در پناه خدا
سلام علی جان، ممنون انشالله موفق باشی و در پناه خداوند
سلام مهدی عزیزم.من از بالا تمام حرف هایت رو شنیدم.درد و دل هایت را،غم و قصه هایت را،مهربانی هایت را.ایا دلیل غم هایت را می دانی؟
ما بر تو غم دادیم.غم تو مشکل گشای دل هزاران بنده است.غم تو ،درون مایه ای از ارامش من را که درون توست به بنده ها انتقال داده است.اری مهدی جان،تو یکی از دستگیره من شدی برأی بنده های غمگینم..
اگر هیچ کس نیست،خدااا که هست.
@خدای غمهایت, @};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-
@خدای غمهایت,
همه این حرفها درست وای گاهی نمیشه فرض کن شما یک کلی مقروضی هر روز از بانکها به شما رنک میزنن آدم آبرو داری هستی درامد هم داری ولی بد آوردی و هر روز بدهکار تر میشی
چطور پروردکار کمکت می کنه آبروت داره میره هر روز به مردن فکر می کنی نه خدا عادل نیست ما همش دنبال حکت می گردیم
همه از تو تعریف می کنن و بعنوان یک فرد خوب مطرح هستی درحالیکه داری نابود میشی چجوری خدا دستتو می گیره!!!!!!
گاهی به این متیجه میرسی که مرگ تنها راه ارامش توست
اما خدا.راه اونم میبنده برات چوم اکه بمیری بدهی هاتو ضامن بدبخت باید بده
خیلی متن قشنگی بودخیلیییی…تو بدترین شرایطم با کوله باری از استرس و نگرانی.خدایا تو یارو یاورم باش خودت درستش کن خودت قلبمو اروم کن.خواهش میکنم هرکی خوند دعام کنه
سلام
واقعا زیبا بود
@کیوان,
خیلی عالی بود…دم شما گرم
قکر میکنم این نامه نقل قولی از جانب خدا بود به من..
چقدر به من آرامش دادید با توشته هاتون
این روزها درگیرم..زیاد و تو این درگیری دنبال حرفی نکته ای جمله ای گوش شنوایی برای آرامش و التیام دردهام میگشتم که نا خودآگاه انگار که دست غیبی در کار باشه به این وبلاگ وارد شدم… واقعا هیچ کار خدا بی حکمت نیست
براتون از خود خداوند اجر و پاداشی بزرگ طلب میکنم..ممنونم😊
خیلی علی
سلام اره شاید راس میکین…………………..نمیدونمممممممممممم
سلام
به خاطر متن قشنگتون ممنونم، بهترینها رو براتون آرزو می کنم.
سلام
امروز حرفهای شما امید ناامید شده ام را زنده کرده از شما سپاسگذارم…، امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشید
دعا کنیم همه جوونا به راه راست هدایت شن
خیلی دلم گرفته بود
اسم خدا رو تایپ کردم ،سایت شما اومد
با خوندن نوشته هاتون متوجه شدم که چقدر از خدای مهربون دور شدم
از خدا میخوام دستمو محکم تر از قبل بگیره
از شما هم ممنونم
فقط میتونم بگم عالی بود
سلام . به نظر شما الان کسی که چند ساله در آرزوی بچه دار شدن هست خواست خداست که بچه دار نشده؟؟؟؟؟؟ .
آیا دکتر ها وسیله از طرف خدا هستند . من که اصلا دکتر ها رو قبول ندارم اونا فقط دنبال منفعت خودشون هستند و خیلی هم بی معرفت راضی هستند مریضشون بمیره یا درمان نشه ولی از منفعت خودشون نمیگذرند . خواهشن پاسخی بهم بده
@رضا, سلام، راستش، چون گفتید پاسخ دادم، من واقعا نمیتونم دلیلش رو بگم، فقط میتونم بگم صبر کنید.
کسی چه میدونه، شاید اصلا بعضیها لیاقتشون بیشتره، که این توانایی رو دارن که پدر و مادرِ بچههایی باشن که خودشون اونا به دنیا نیاوردن… شاید آرزویِ یه بچهی بی سرپرست باشن، که آرزوی پدر و مادر داره، کاره سختیه، چیزیه که هرکسی از عهدهاش بر نمیاد…
مطمئن باش ما آدمها از همه چیز و خیر و شرش خبر نداریم، و اینکه سالها نشده هم، دلیل بر این نمیشه که روزها و ماهها بعد به اون آرزوها نرسیم…
انشالله خوشبخت و شاد باشید…
خوب بود.
خدار رو شکر.
که می توانم بنویسم، بفهمم، و …
به قول یه عارف: خدا رو شکر که پا دارم که درد می کنه. اگه پا نداشتم درد هم نداشتم و….
. یا به قول دیگری: ناراحت بودم که چرا کفش هایم کهنه و نا مناسبه و خیلی ناراحت این قضیه بودم که یه نفر را دیدم که پا نداشت………………
بسیار عالیییییییییی….همراه با موزیک هپ آدم خود ب خود منقلب میشه. ممنون از سایت خوبتون. من با جستوجوی کلمه ی خدا با این سایت آشنا شدم. بی نظیر بود 👌👌👌👌
به نام او
سلام ممنون از دل نوشته بسیار زیباتون منم خداروشکر میکنم بابت همه داده ها و نداده هاش شکر که نداده هاش باعث شد صداش بزنم و بیش از پیش بهش نزدیک بشم و حسش کنم حس کنم بودنش رو و اینکه میشنوه و می بینه، خدا توفیق کمک به همه بنده هاش و سبب ساز شدن برای دیگران رو به ما بده
آمین
خداجون شکرت
واقعا تشکر
همه را صدا زدم هیچکس جواب نداد……. تو[خدا] را صدا نزدم ولی جوابم دادی؟؟؟؟؟
خداجووون عاشقتم
سلام من یک دخترم از اون معمولی های تنها ک امروز یک نفر ناخواسته ی حرفی در موردم گفت ک خیلی دلم گرفت خیلی
زیاد ب طور اتفاقی ب وب شما سر زدم نوشته زیباتون حرف دل تنهای منم بود الان آرومترم خواستم ازتون تشکر کنم
تولدت مبارک مهدی جونم ازت ممنونم که به دنیا اومدی
خدایا شکرت، امروز خبری رسید به من، خدا کنه بتونم از عهدش بربیام، خدایا مسیر جدیدی که داره بروم باز میشه، کمکم کن که بتونم چند سال دیگر به خلق الله کمک کنم، خدایا ممنون، من کوچکتر از آنم که بتوانم شکرت را به جا بیارم. کمکم کن.
برنامه ریزی، هدف ، انگیزه و حرکت
خدایا شکرت …مهربانم شکر…شکر برای چیزایی که میدانی و من نمیدانم …تمنایت …خدایا دوستم داشته باش …تمنایت
عالی
سلام آقا مهدی، نوشته هاتون عالیه، من داشتم تو ی گناهی غرق میشدم و خودم حالیم نبود ولی خدا ب موقع دستمو گرفت واقعا خدامون بی نظیره با ا ون همه گناهی ک کردم بازم دستمو گرفت بعد اینکه توبه کردم ب طرز عجیبی کمکم کرد.شاید الان حکمت از دست دادن بعضی چیزا رو ندونیم ولی قطعا ک ب صلاحمون بوده امیدوارم خداوند صبری بهمون بده تا در آینده پی ب حکمت بعضی کاراش ببریم.آمین
متنتون خیلی عالی بود من تو زندگیم خیلی چیزها از خدا خواستم که به اکثرشون رسیدم به اونایی هم که نرسیدم واقعا خدارو شکر کردم فقط اینو میدونم همه چیز خدا بی حکمت نیس.خدا خیلی دوستتتتت دارم برام دعا کنین تو زندگی دو آرزو دارم از خدا میخوام کمکم کنه به هر دوتاش برسم
سلام
خیلی حال خوبی ندارم اخه اونی که دوسش داشتم منو بخاطر پول بیشتر رها کرد عشق ۹ سالمونو فراموش کرد.اخه این مگه میشه دوست داشتن؟؟تورو خدا برام دعا کنید حال و روز خوبی ندارم.نمی تونم از این عشق دست بکشم.خدا داره میبینه که من چقدر عاشقشم.خدایا کمکم کن.
@مهرناز,
سلام.
نگران نباش. حتما خیرت در اینه. کارت رو به خدا واگذار کن. به خوبی به نفعت حل میشه.
همچنین بدان:
که عشق باید دو طرفه باشه وگرنه عشق نیست و فقط ضرربیخودیه.
“چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی که یکسر مهربونی دردسر بی” بابا طاهر
وبلاگتون زیباست .با تبادل لینک موافق هستید ؟
سلام.ناامید و دل خسته از دنیا و در استانه ی جدایی از همسرم ب خاطر تمام کوتاهی ها و حسرت های مادی ک ب دلم گذاشت اتفاقی اومدم اینجا.خیای زیبا بود.همیشه تو زندگیم دنبال نشونه ها بودم و امشب این نوشته ی نشونه شد برام که دیگه ازش بگذرم و کارایی ک بدام نکرده رو فراموش کنم…درپناه حق.یاعلی
باید بگم مطلبتون فوق العاده زیبا بود و باعث شد که به فکر فرو برم و بفهمم که اینقدر وابسته به مادیات بودن لذت زندگی کردن رو از آدم میگیره…
خدایا خییییییییلی دوست دارم به خاطر همه چی
سلام .ممنون از مطالب زیباتون. خواهش می کنم برای شفای تمام بیمارا دعا کنید چون فکر می کنم دعای من از سر تقصیر خودم بی اثره .ممنون
چگونگی استدلالتان شگفت انگیز است! یعنی با آغوش باز پذیرای هر بدبختی ای باشیم و حتی از بدبختی خرسند هم باشیم تنها به این خاطر که فرض میکنیم که نعمتی از سوی خداست!؟ اثر نهایی نوشته شما روی مخاطب یعنی تن دادن به بدبختی!! حتی از نظر استدلالی هم ایراد دارد، شاید اگر ماشینمان پنچر شد و مجبور شدیم پنچرگیری را خودمان یاد بگیریم، آن پنچرگیری در آینده به اندازه رنجی که برایمان داشت، لذت به همراه نداشت، شما فقط فرض کرده اید که شاید شاید یک آمبولانسی باشد که برای نجات بیماری بخواهد وارد عمل شود! احتمال روی دادن این فرض بسیار کم است. خلاصه اینکه اگر رنج های دنیا برایمان زیاد شد، ما باید از دنیا طلبکار باشیم و برای رفع رنج ها شدیدا تلاش کنیم، نه اینکه رنج ها را بپذیریم و تازه خوشحال هم باشیم!!
سلام.ببسیار زیبا مینویسید.من باسرچ کلمه خدا ب این وب رسیدم وخیلی خوشحالم.ممنونم.میشه از بعضی از جملات کپی گرفت ودرفضای مجازی استفاده کرد؟
یه درخواست داشتم میخواستم بگم اگه میشه به خواهرتون مبینا بگین داستانای کوتاه دیگه ای یا هرنوع داستانی باشه تو وبلاگش بذاره من میخونمشون داستانای قبلیش قشنگ بود.. مـــــرســــی. :-