بغل یه خیابون شلوغ، منتظر بودم، که دیدم یه آقای مسن دست کرد توی سطل زباله.
صبر کردم ببینم چیکار میکنه. دست کرد و از توش یه نایلون ساندویچ در آورد، خالیش کرد و اون قسمت سفت ته نون ساندویچ گاز زده رو همونجا خورد، روبروی یه ساندویچ فروشی. خیل آدما که جز یه نگاه گذرا بها ندادن، حتما خیلیاشون روزه بودن. صدای اذان از مسجد کناری توی خیابون پیچید. خواستم بگم، نماز روزههاتون قبول حاجیها و کربلاییها! التماس دعا!
بعدا که پرس و جو کردم، میگفتن: هر روز میبینمش دستفروشه، اینا یاد گرفتن، پول نباید داد.
یکی گفت به مشکلات خودت فکر کن. یکی گفت میشناسم سیده، اینا عادت دارن، پولم بدی همینن.
خواستم بگم: تو داری میبینی دست کرده و نون رو میخوره و باز اینو میگی؟؟؟ فلسفه روزه مگه غیر اینه که تو حال نیازمندا رو درک کنی؟ خب میکنی؟ خب پارسال روزتو گرفتی نمازتو خوندی، درک کردی؟ وگرنه با گوسفندای توی طویله که بی آب و علف موندن، چه فرقی داری؟
دو طرف خیابون رو نگاه کردم، یه عالمه آدم(!) میدیدم که دارن تند و تند خرید میکنن تا به افطار برسن، که با همین توجیهها سالهاست زندگی میکنن، قلبشون آرومه و از اینکه آدم خوبیان خوشبختن. و تو هیچوقت نمیتونی متوجهشون کنی.
این آدما بدون این باورهای مقدس که در دنیاشون ساختن، احساس آدم خوبه ای که خدا توی مشت شونه ازشون گرفته میشه. و ترجیح میدن همون که هستن بمونن، تا به گذشتهشون نگاه کنن و بگن چقدر راه رو اشتباه اومدن. و چون یه عمر در این سطح زندگی کردن، خوب بلدن چجوری توجیه کنن تا شب راحت سر روی بالش بذارن.
خوشبختیشون رو ازشون نگیرید.
خواستم بگم، پیرمرد عزیز دست فروش، قول میدم یه روزی دوباره ببینمت، یه روزی که دستهای منم پر باشه… تو دعام کن رفیق، فقط دعای تو مستجاب میشه…
____
با احترام به اتحادیهی گوسفندان مقیم مرکز
____
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mehdi__mirani
من خودم هم نماز میخونم هم روزه میگیرم هم هر موقع سائل بیاد دم خونمون ردش نمیکنم هم یه احساسی دارم به اون اطرافیانم که اگه کمک بخواهند و چه بگویند و چه نگویند دوست دارم کمکشان کنم و تا آنجا که از دست و جیبم بر بیاید.
نمیگم که بگی ریا شد که نه!
موضوع ریا نیست موضوع اینه که همه جا همین خبره تو اروپا و آمریکا که بیداد میکنه یه همچین مسائلی ولی منظور شما اگه مملکت مسلمونا و روزه بگیراست بله واقعاً جای تاسف داره شدیداً. ولی میگن اگه میخواهی یه جامعه رو درست کنی از خودت شروع کن خوب چرا اگه حتی یه پول سیاه هم نداستی کمکش کنی و از ته دلت میخواستی کمکش کنی آدرسشو نرفتی بگیری و تا اونجایی که از دستت بر میاد کمکش کنی و به کسایی هم که میشناختی اهل کارخیر هستند معرفیش کنی!!!
به جای خزعبلات یه نگاهی در آینه کن
سلام محبوبه. کامنتهای توهین آمیزت رو تایید نمیکنم، فقط محبوبه : من اگر نیکم و گر بد، تو برو خود را باش.
سلام شاید اون آدمها هم اونقدر که شما فکر میکنید بد نباشند، فقط اونها هم مثل شما منتظر یک وقتی هستند که جیبشون پر باشه بعد به دیگری کمک کنند. شاید شما هم میتونستی به جای اینکه درباره ی دیگران فکرای دیگه بکنی حداقل یک بیسکویت یا بستنی یا ساندویج درست و حسابی براش بخری و بهش بدی. البته قصدم انتقاد از شما نیست، حرفم با همگی ماها هست که فقط از دیگران انتظار داریم خوب باشند و اول به خودمون یک نگاهی نمکنیم.
سلام، شما درست میفرمایید، اتفاقا من هم به همین فکر میکردم، اما متاسفانه به دلایلی همونم نشد انجام بدم.
واقعا باعث تاسفه انقدر از این موارد در سطح شهر زیاد شده که آدم نمی دونه به کدوم فکر کنه متاسفانه هیچ ارگانی هم حاضر نیست بصورت دائمی به این قشر کمک کنه یکی دو تا سازمانی هم که هستن کمکهاشو نشاید موقتی باشه واقعا متن تامل بر انگیزیه و به نظرم تا وقتی این رفتارها در جامعه ادامه داره باید منتظر بلاهایی سخت تر از کرونا باشیم
درسته، اگه هر کدوم از ما چند دونه از برنجش کم کنه، هیچ گرسنهای نمیمونه. به سازمانها و غیره هم نباید دل بست. فقط کافیه هر کس هوای بغل دستیشو داشته باشه.
سلام- همه رفتارهای ما از این الگوهای تکراری و قالبی پره ، ما در طی سالیان سال کاندیشن شدیم تا اینطور باشیم و “خود” در اصل باشه و دیگران دیگری اند، اما افسوس تا زمانی که این “خودم” در اولویت باشه هیچکس طعم زندگی را نخواهد چشید. و ما ناگزیر این تکرار مکرارت رو زندگی خواهیم نامید و به لذتهای لحظه ای و ناگهانی دل خوش خواهیم کرد. ما فاسد شدیم.
ممنون که به این چیزها دقت میکنی. ما عادت کرده ایم به ندیدن.
ممنون از کامنتتون، متاسفانه آدما در عشق هم خود محور هستن، برسه به یه پیرمرد پاره پوش! سپاس.
اگر دوست داشتی بگو عشق چیه؟ چون تا حالا هر چه دیدم “توصیف” عشق بوده و” تفسیر” اون و هیچ کس اونو بررسی نکرده بدون حرکتی درزمان و فکر کردن هم فایده ای نداره زیرا محدوده و عشق باید چیزی بینهایت باشه. چیزی که هیچ هیچ رنجی و غمی و تنهایی و حسادت و مالکیت و احساس تنهایی و ازدست دادنی و ……در اون نباشه و خود محور هم نباشه و به نظرم جایی هست کهself مرده باشه. و هر جا self پیدا شد در اشکال مختلف ” خانه من، دوست من، کشورمن، عشق من، آرامش من ، مذهب من و هر چیز من دیگر نه تنها عشقی نمیاد بلکه اغاز فساد هم هست.
والا من نمیدونم چی هست، ولی همینطور ک گفتید، میدونم منیت نیست. البته فقط یه واژهاس، و وقتی کسی میگه عشق، با تعریف خودش میگه، و نمیشه خورده گرفت ازش.