اول عذر میخوام که تنبلی کردم واسه به روز کردن وبلاگ. کلی مشکل و بدبختی روی سرم تل انبار شده بود
دوم ممنونم از همه ی کسایی که به وبلاگ اومدن و توی پست قبلی قسمت نظرات به دوستشون کمک کردم. خوشحالم که هنوزم آدمایی هستن که سرنوشت یه آدم هر چند ناشناس براشون مهم باشه و دلشون نخواد اشتباه کنه و بخوان پاک بمونه. پس هنوز آدم ها ارزش پاک بودن رو میفهمن! ممنون
چی توقع داری مهدی؟ چی می خوای؟ دنبال چی هستی؟
منتظر کی نشستی پشت پنجره؟ به کی امید بستی؟ از کیا انتظار رحم و مروت و مردانگی داری؟ از یک مشت موجود دوپای وحشی متمدن به اسم “انسان” ؟
فکر کنم متوجه نیستی!!! اشتباه گرفتی مهدی! بهشت دو کوچه بالاتره! اینجا، این آدم ها اونی نیستن که تو فکر می کنی! اصلا متوجه هستی اینجا کجاست و این ها کی هستن؟!!!
وایسا ببینم… نه، مثل اینکه نفهمیدی چی گفتم… مهدی اینجا دنیاست! همون دنیای نامرد! دنیای بی رحمی که قرن ها پیش به بهتر از تو هم رحم نکرد، پس به تو هم رحم نمی کنه، همینطور که به بعد از تو هم نخواهد کرد! اینجا دنیاست! این ها هم آدم های همین دنیا هستن! همون هایی که باعث و بانی همین دنیای کثیفن، همین آدم هان!
این آدم ها، همین هایی که هر روز می بینی، همین هایی که بهشون امید داری، ازشون انتظار آدم بودن و انسانیت داری، این ها آدمن! می فهمی؟ از همون نژادی که سالها پیش به امام حسین(ع) خیانت کردن و حتی به پسر بچه ی ۴ ماهه هم رحم نکردن، اون وقت تو ازشون انتظار ترحم داری؟ هه! چه خوش خیال! تو از آدم هایی توقع مهر و محبت و عشق داری که از نژاد کسانی هستن که به اسم آزادی و آدمیت(!) بمب و گلوله روی سر بچه های بدبخت و بی گناه افغانی و عراقی و فلسطینی میریزن! می فهمی مهدی؟ این آدم ها پست ترین و کثیف ترین نژاد موجودات زنده ان! از نژاد موجودات خونخوار و کثیفی که حتی به خودشون و هم نوع ها شون هم رحم نمی کنن. آدم هایی که هم نوع هاشون رو مثل یه گوسفند ذبح میکنن و سر می برن و بی اونکه ککشون هم بگزه با ریختن خون آدم ها شهوت حیوانی شون رو ارضا می کنن.
یه زمانی، یه جایی از دنیا، توی عصر جاهلیت برای نجات مسیح و پسر خدا و روح القدوس و جنگ صلیبی آدم میکشن، توی یه عصر دیگه و یه جای دیگه از این کره ی خاکی به اسم اسلام و قرآن، خدا رو سر بازار حراج میکنن! و سال ها بعد در عصر تمدن و آدمیت(!)، و به اسم آزادی و دموکراسی و حقوق بشر(!)، و سهم بچه های بی گناه از آدمیت و بشریت آدم ها فقط تیرچه های چوبی و آواری از سنگ و خاکیه که روی سرشون آوار میشه.
حالم از خودم بهم میخوره. حالم از اینکه آدمم بهم می خوره. حالم از هر چی آدم دو پاست بهم میخوره. دارم از هر چی اشرف مخلوقاته بالا میارم.
دلم میخواست یه درخت بودم، اون وقت شک ندارم از تنها چیزی که میترسیدم آدم ها بود. دلم میخواد یک درخت بودم. اما مطمئن نیستم درخت هم همینو بخواد.
دیگه نمی خوام ازتون انتظار آدمیت و آدم بودن داشته باشم. از هیچ کدومتون. آخه شما آدمین. آدم. از نسل آدم. از نسل هابیل و قابیل. من از شما آدم های برادر کش هیچ توقعی ندارم. آخه شما آدمین. حالم ازینکه مثل شما آدمم بهم میخوره. ای کاش آدم نبودم، اما واقعا معنای آدمیت رو می فهمیدم.
از همتون میترسم آدما… از همتون. دیگه نه منتظر کسی هستم که بیاد نه از کسی انتظار محبت و کمک و انسانیت دارم. بدم میاد ازتون!
مهدی! هیچوقت این حرف ها رو فراموش نکن! سعی کن هیچوقت کوچیک و خار نشی، نذار زمین بخوری یا زمینت بزنن، ولی اگه زمین خوردی آروم باش! دست و پا نزن! چون هیچکس نمیاد دستت رو بگیره و از زمین بلندت کنه. از آدم ها هیچ انتظاری نداشته باش. به این دلیل که، خب آدمن دیگه! آدم مگه از آدم انتظار محبت داره! زمین که خوردی، فقط از خودش بخواه! از اونی که “اگه هیچ کس نباشه باز هم هست“… از بنده ی خدا نخواه، از کس بی کسون بخواه، از خود خود خدا !!
sMs: Emruz hokme eEkhraje man az daneshgah behem dadan Ba daste Chap gereftam Gahi lazeme ye ettefaghe bozorg be adam Talangor bezane, ta az Khabe Khargushi bidaresh kone. Be sharti ke Vaghean khab bashe, na inke Khodesho Be Khab bezane! Ke age intor bashe dg Khab nist, Morde :-P
Khodaya Bazam Khodet Havaye Maro Dashte Bash
قربون شکلت اون پسر بچه ۶ ماهش بود و نه ۴ ماه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فقط اینو میگم ما ادما همدیگرو باید واقعا واز روی صداقت دوس داشته باشیم و بی رو و ریا بهم عشق بورزیم
سلام پسرم امروز وقتی نوشته ات رو خوندم خیلی در فکر خود فرو رفتم .مهدی جان دلنوشته ات تو این زمانه خیلی صدق پیدا می کنه همه چیز خیلی مصنوعی شده وقتی که بجای اکسیژن و هوای پاک سرب و دی اکسید کربن استنشاق میکنیم پس دیگه چه توقعی از انسانها (آدمها) داشته باشیم همه نه بهتره بگویم اکثر آدمها دیگه به پاکی انسانهای قبل نیستند .پاکی، رحم، مردانگی،از بین رفته و جای خودش رو به بی رحمی وناپاکی ونامردی داده درست جامعه ما شده جنگل اگه نخوری ،خورده میشی البته هنوز کورسویی از انسانهای پاک خدا دیده میشن که تو یکی ازآنها هستی این رو نمیگم که تو خوشت بیاد ولی به معبودم قسم به مادرت غبطه میخورم با داشتن جوان پاکی مثل تواز خدای مهربون برای خانواده محترمت سلامتی خواهانم .پسرم یک دنیا آرامش برات آرزو دارم ودر پناه حق باشی
مهدی عزیزم وقتی نامه ات روبه خواهرخوندم خیلیییییی خوشحال شدم ک هنوزم آدمایی هستندکه درک وشعوربالایی دارن.هنوزم هستندپسرایی ک میتونن پاک باشنوخوبی رودرک کنن..ولی امروزشوکه شدم ازاین مطلب!درسته همه ماآدماهمه جورمشکلیودرک کردیم ولی دلیل نمیشه ک تومشکلاتمون فقط آدمارودرنظربگیریم ک!بایدبشینی فکرکنی چراناراحتی!چی باعث شده ناراحت بشی ک اینقدبه””آدم””بدوبیراه بگی…داداش گلم فراموش نکن هرجایی ک زشتی وبدی باشه حتمازیبایی وخوبی هم هست!مثل همون آدمای کثیف وخونخواری ک امام حسین روشهیدکردن ووجودمتقابل۷۲تن امام!بااین نوشتت یادشعردکترشریعتی افتادم ک میگفت:
خدایا!کفرنمیگویم…پریشانم!چه میخواهی توازجانم؟؟
مرابی آنکه خودخواهم اسیرزندگی کردی…
خداوندا!!
تومسئولی!
تومیدانی ک انسان بودنوماندن دراین دنیاچه دشواراست…
چه رنجی میکشدآنکس ک**انسان**است!
وازاحساس سرشاراست [۱]
@مریم, سلام. دو جور میشه دید. یکی انسانی که باید باشه و به معنایِ انسانیت. دوم، آدمی که هست و در حقیقت میبینیم. الآن اگه به من بگن آدمها رو تعریف کن! چیزی رو میگم که دارم هر روزه از آدمها میبینم. من دلم نمیخواد این آدما باشم، دلم میخواد درخت باشم!!!
این با مفهوم انسانی که دکتر شریعتی میگن، فرق داره. جسرت میخورم که چرا این آدمهای دو پا، انسان نیستند! و خودم هم سعی میکنم انسانیت رو در آدم بودنم داشته باشم.
امیدوارم منظورم رو رسونده باشم. وگرنه مشخصه که آدمها، شاملِ تمامِ آدمهای خوب و بد میشه.
مچکرم.
من خیلی خوشحالم آخه عاشق شودم نمیدونستم تا الان این حس چه حسی اما از زمانی که من این حصو پیدا کردم میخام جار بزنم به همه بگم .
i looooooOve you
عزیزم شرمنده یکم غلط املایی داشتم…عاشق زندگی باش=نفس بکش
سلام… ما آدددددددددددما میتونیم ازخدا طلب کارباشیم اما با این حرفا که نمیشه ثابت کردخدا به ما بدهکاره….تو بدبختیات اینا بود؟؟؟منم هزارتا مشکل داشتم اما مشکلاتم متوجه کسی نبود ونیست…. قابل توجه کسایی که یه عمرخداخدا کردن جوابی نشنیدن…خودما داریم اعتذاف میکنیم عمری خداخدا میکنیم ینی فقط خدا رو صدامیزنیم خب خدا هم همینو میخواد ک صداش بزنی….خدا از صدای بنده ای ک همش صداش بزنه خوشش میاد مینالیم چرا فقیریم چرا وضعمون اینه دوست دارین ثروتمند دنیا باشین؟؟؟در قبالش راضی هستین کورباشین؟؟؟نه >….سلامتی رو هم خدا داده میتونه بگیره زورش زیاده خدامونه>>>و تو عزیز دل شکرکن کفر نکن مهدی فاطمه منتقم خون سیدالشهدا منتقم پهلو شکسته منتقم همون جک و جونور هایی تو گله داری ازشون شده یکه وتنها میاد قرارم نیست زمین بخوره……پس خدا رو شکرکن حداقل بهت نعمت هایی داده که تونستی اینطوری باغرور داد بزنی….اگه لال بودی نمیتونستی داد بزنی اگه کور بودی نمیتونستی ببینی بنویسی…….. اگه اینقدر عاشق زندگی خوب وخالی از ادمای بد هستی عهدکن کنار اقا هستی تا تو انتقام خون خوبا شریک بشی نه شریک حرف شیطان……ادم خوب زیاده ابصارتو بده دست خدا….دیگه هم ب شیطان سواری نده موجودیش خالیه…..سوخت گران شده…..یاعلی
@عقیل, سلام، ممنون
اولین باری بود که یک وبلاگو تمامو کمال خوندم انگار که خودمو توش پیدا کردم.تمام حرفای دلم بود
@تکتم, سلام، واژه واژههایش، گوارایِ وجود.
سلام متنه بسیار جالبی بود من ازش توی وبلگ خودم استفاده کردم
mamnoooooooooon
توهم نزن داداش هابیل یه آدمی بود قابیل یه آدم دیگه.دلت از آدمای دور وبرت پره گزاف نگو.به قول دوست قبلی امام حسین هم انسان بوده مرتیکه
@ابوالفضل, بله، همهی ما انسانیم. من امام حسین رو شنیدم، ندیدم اما. شما رو دارم میبینم.
وقتی میگم آدم، منظورم اشخاص نبوده! من امام حسین رو ندیدم، اما آدمای دیگه رو خودم از نزدیک دیدم.
وگرنه هرجا گِل هست، آب هم هست…
شما به عنوان یه آدم، جای سنگ امام حسین رو سینه زدن، درست حرف زدن رو یاد بگیر. که لیاقت بردن اسم حسین رو داشته باشی.
در ضمن ساعت وبلاگتم درست کن
نامه ای به غم
ای غم که در درونم به سینه ام چنگ میزنی نمیدانم چگونه در قلب کوچکم جای گرفته ای
ای تو که به وسعت تمام انسانهایی که دوستشان میدارم دلم برایت میسوزد
میدانم که قلبم برای تو کوچک است باید آن را برای جای دادن تو وسعت بخشم
میدانم این رسم مهمان نوازی نیست که این گونه تو را میازارم
تو بگو چه کنم؟ چگونه قلبم را بگشایم تا تو مهمان همیشگی قلبم را ندانسته نیازارم
ولی چه کنم هر چه دوست داشتن هایم عمیقتر میشود تو بزرگترو بزرگتر میشوی.
تو بزرگی به اندازه ی عشق بینهایتم به گل مریم تو بزرگی به اندازه ی عشق بی پایانم به قلب نازنین مادر
و تو ای غم بزرگی به اندازه ی دوست داشتن تمام زیبایی ها
وتو کوچکی به اندازه ی تمام پلیدی ها وتو کوچکی به اندازه ی تمام ناراستی ها
وچه بزرگ است دل آزاری تو با تمام این بونه ها
واین جراحت قلبم چه ملتهب و چرکین است وقتی چشم هایم میبیند که چطور انسان بودنمان فراموش میشود که چطور جانباز عاشق در رهوار عشق تلوتلو خوران ما را می آزماید و ما چه راحت در آزمون انسانیتمان مردود میشویم .
ای خدا دلم گرفته از خودمان دلم گرفته از اینکه فراموش کرده ایم که قسمتی از تو ایم فراموش کرده ایم که انسانیم که یادمان رفته چرا آمدیم که یادمان رفته چشمهایمان را بگشاییم تا ببینیم چطور دشمن خود گشته ایم وریشه یمان را چگونه خشکانیده ایم
که یادمان رفته که یادمان رفته که انسان بوده ایم.
سلام همراهم در مسیر رفتن
این متن رو زمانی نوشتم که جانبازی رو دیدم که تو راه رفتن تعادل نداشت وزمین خورده بود و سرش زخمی شده بود از بیمارستان میومد و در حالیکه خانومش میگفت که پوله آژانس نداشتند مجبور شدن با ون بیان دلم خیلی گرفت این متن رو اون روز نوشتم
@یگانه, ممنون، متن قشنگی بود
اگه اجازی بدی توی وبلاگم یادگیری بمونه
سلام من خودم نمی دونم ازاین دنیا چی می خوام فقط یک چیزی رو ازخدا نزدیک دوازده سال خواستم ومی خوام ولی خدا نمی ده میگن مصلحت نمی دونم مصلحت چیه که نباید این کارانجام بشه بعد می گن خدا صدای مارو می شنوه من نتونستم مطمئن باشم فقط به دودلیل که صدای من ونشنید آره مگه چی می شه به همه خیلی توجه میکنه به ما یک کوچولو توجه کند به همین دلیل ازاین آدمها ودنیا حتی خود خدا خسته شدم دوست دارم منو برداره ببره ولی همین کارروهم نمی کنه خسته شدم خسته
به امیدروزی که همه حاجت ها برآورده بشه
سلام آقا مهدی
چرا اینقدر ازآدما متنفری من نمی خوام نصیحتت کنم وبگم آدما خوبن اما بدون اگه خدارو دوست داری بایدمخلوقات خدا رو هم دوست اشته یاشی برا اینکار پسر خوب سعی کن هیچ انتظاری از هیچ کس نداشته باشی برا خودتو خدا ی خودت زندگی کن خدا انسان راخلق کرده و اشرف مخلوقات قرار داد شاید ناراحت بشه که از مخلوقاتش بد بگی پسر خوب همه بد نیست همه جور آدم هست با این حرفات خدا رو ناراحت نکن چون خدا فقط دوست داره بینآدما صلح ودوستی باشه دیدی چقدر حدیث درباره اخلاق نیکو با مومن داریم
آروم باش اروم آروم
خیلی دوستدارم بدونم چرا از آدما بیزاری
خدانگهدار
سلام الان که دارم اینو مینویسم خیلی شکویی دارم یه عمر خدا خدا کردم همیشه با آوارگی زندگی کردم با گدایی با بدبختی الانم با سرطان کهن قریب تو یه کشور دور افتاده افتادم چند روز غذا نخوردم جای خواب ندارم همه چیمو فروختم امروز هم ساتمو ۲۰ دلار فروختم که مسکن بخرم درد شدید دارم نمیتونم به کشورم بر گردم چون زبانم بد بود باید برم زندان خیلی شکوأی دارم خدا خدا خدا میبینی به سرم چی اومده دیگه هیچ راهی برام نمند نمیدونم ولی میخوام خودمو راحت بکنم
سلام مرسی که به وبلاگم سر زدی چشم از این به بعد سعی میکنم بیشتر از مطالب خودم استفاده کنم
یادداشت تولد هم تقریبا کار خودم بود!
سلام گرامیترین
دنیا ومردم بخودی خودش بدنیستش که – مگه میشه دنیایی که خدامحل زندگیمون قرارداده ویا مخلوقاتی خلق کرده بخودی خودش بدباشه تازه باعث افتخارومباهاته اینکه انسانیم – چرا کلی حساب میکنی – چرا فکرنمیکنی این منافع مادی هستش که چشم هاروکورمیکنه واین آدمی که اولش پاک وخالص خلق میشه میشه یه افعی – این غروره که سرچشمه ی همه گناها و خطاهاهستش و بسته به میزان غرور هرکس میشه به بد بودنش و شدت رذایل اخلاقیش میشه پی برد- دنیابخودی خودش بدنیست محلی که من وتوودیگرون خودشون رو محک بزنن وخوبان ازبدان جدابشن – اگه قراربودکه همه خوب باشن که دنیامیشدبهشت دیگه به جهنم وبهشت نیازنبود- نوشته هات خوبندولی گاهی بقدری توعمق نوشته میری که روحیه حساس بودن وزودرنج بودن شما هویدامیشه- هرچنداتفاقی به وبلاگتون برخوردم ولی وقتی نوشته هاتون رو خوندم دلم نیومدنظرنزارم – امیدوارم آزردتون نکرده باشم بانظرم – امیدوارم که باظهورمنجی عالم همه بدیها ازروی زمین پاک بشه – به امیداون روز
همیشه درپناه حق باشید/
سلام پسر. من همیشه وبلاگتو میخونم خیلی خوب مینویسی .خیلی اقایی .خدانگهدار
سلام:
حرفهای قشنگی با خدا داشتی اما اگه باز عصبانی نمی شی بهت بگم امام حسین هم یکی از همین آدمها بود!!!قبول دارم که انسان این موجود دو پا می تونه اینقده بد و وحشی و خونخوار بشه که هیچ حیوانن درنده ای به پاش نرسه اما خوب می دونم که همین انسان دو پا اینقده می تونه خوب و مهبون و انسان!!باشه که از فرشته ها هم برتر بشه خوبه که بدیها رو می بینی این باعث میشه که خودت سعی کنی بد نباشی یعنی چیزی که ازش بدت میاد….