نوشتی، نوشتم…

28
5,019 مشاهده

سلام
نمیدونم چطوری بگم.راستش من یک دختر ۱۸سالمم. چند ماه پیش عاشق یه پسری شدم اولای اشناییمون نمیدونستم به نماز خواندنو روزه گرفتن اعتقاد نداره نگفت که اعتقادادش چطوریه.من دختریم که هم نماز میخونم هم روزه میگیرم تا حالا هم دست به هیچ پسری نزدم اون اولین دوست پسرم بود.من دختر مغروری بودم که به هیچ پسری محل نمیذاشتم ولی نمیدونم که چطوری برای اولین بارغرورمو زیر پا گذاشتم.بگذریم.من واقعا عاشقش شدم.ولی تا حالا یک بار باهاش بیرون رفتم ولی اون انتظار داره یعنی بهم گفته اگه میخواد باهاش باشم باید شکل رابطمونو تغییر بدیم یعنی باید هر چی گفت گوش بدم بهش بوس بدم و……………………..من نمیتونم اعتقاداتما زیر پا بذارم نه میتونم فراموشش کنم.شما میتونید منو کمک کنید من نمیتونم به هیچ کس مشکلمو بگم.شما بگید من چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟


۲۲ January 2010
۲۳:۰۳

اول از همه عذر میخوام که کمی دیر شد. اما اینقدر سرم شلوغ بود و امتحاناتم فشرده و سنگین بود که واقعا هیچ وقت آزادی نداشتم. هنوز هم نصف امتحان هام مونده، اما فرصت پیدا کردم تا جوابت رو بدم.

ثانیا احساس میکنم اصلا نیازی به نوشتن و گفتن من نیست. اما چون گفتی نمیتونی به کسی بگی، بنابراین این رو نوشتم.

منظورم از اینکه نیازی به نوشتن من نیست، اینه که هر کسی خودش باید بفهمه. نمیشه یه چیزی رو به زور توش گوش کسی کرد. حتی اگه بشه هم چیزی که به زور و اجبار باشه چه ارزشی داره؟ مهم اینه که هر کسی کاری رو با فهم و شعور خودش انجام بده یا نده!

به هر حال…
من نمیتونم بگم اینکار رو بکن یا نکن، چون هیچکی مثل خودت از شرایط و دلت خبر نداره.
نمیخوام بگم دوست شدنت با پسری که بعد از دوستی تازه فهمیدی چه شخصیتی داره اشتباهه یا نه.
اما…
میگی که پسره رو دوست داری، اما اخلاق و رفتاره اون دقیقا عکس اون چیزی هست که توی وجود تو هست.

میشه از خودت بپرسی برای چی اون رو دوست داری؟! چیه اون رو دوست داری؟؟؟

هیچ چیز بدون دلیل نیست، حتی دوست داشتن!

اینکه چیه اون رو دوست داری بستگی به خودت داره. میتونی آدمی باشی که دل و روح و وجود آدم برات مهم باشه، یا نه، چشم چشم دو ابرو و خوشگلی پسر!

اگه باطن و اخلاق و روح اون پسر رو دوست داشتی که با اون رابطه برقرار کردی، دو حالت داره. یا اینکه اون خودش بوده و تو واقعا روح و اخلاق اون رو دوست داری، یا اینکه اون خودش رو جور دیگه نشون داده و گول زننده بوده.

اگه از اخلاق و روحیات و خواسته های اون خوشت اومده بوده، خب دیگه حرفی نیست. تو هم مث اون بشو و به خواسته هاش (که عاشق اون ها شدی) تن بده! (و معلومه که حجب و حیای تو فقط ظاهریه و ته دلت خودت هم بوسه و … رو میخواستی)
یا اینکه احساس میکنی گول خوردی و اون اصلا اون آدمی نیست که عاشق احساسات و رفتار و اخلاقش شده بودی و الآن کاملا برعکس شده. خب این مورد هم کاملا معلومه. تو عاشق چیزی در اون پسره شده بودی، که حالا دیگه نیست! و از اول هم نبوده. پس دیگه عشقی وجود نخواهد داشت و به نظرت دلیلی واسه ادامه ی رابطه هست؟؟ چه برسه به لب و بوسه و…!

حالت آخر هم اینکه ممکنه چشم و ابرو و جمال و در حالت کلی ظواهر و مادیات پسره نظرت رو جلب کرده. خب در اون صورت هم بهت پیشنهاد میکنم به خواسته های اون تن بده! چون هرچند خودت میگی اهل اینکار ها نیستی و تا حالا به پسری دست نزدی، اما خودت رو گول نزن. این نشد به پسر بعدی حتما دست میزنی! چون که “عشقی که در پی رنگی بُوَد، عشق نبوَد عاقبت ننگی بُوَد”.

تو که خودت دنبال ظاهر و مادیاتی، پس حق هم بده که پسره دنبال بدن تو و لذت بردن ازت باشه!!! چون خود تو هم عاشق ظاهر و جسم اون شدی و اون هم مسلما جسم تورو میخواد.

به هر حال با اینکه من به شدت با انجام اینکار ها برای یه دختر (خصوصا!) مخالفم، اما تجربه بهم نشون داده که دختری که تنش واسه این کارها بخواره، با غل و زنجیر هم ببندیش باز کار خودش رو میکنه. و بالعکس، اگه کسی نخواد و دلش پاک باشه، هیچ پسر قد بلند و خوشگل و خوش خط و خالی و هیچ عشق آبکی و شهوانی و قول ازدواج و خر کردن هایی، خر نمیشه و به هیچ ناپاکی ای تن نمیده.

در آخر هم یک چیز رو شاید ندونی…
به هر حال ممکنه تو اون پسر دو دوست داشته باشی و به نظر من عشق تو از اون دسته عشق های آبکی و کورکورانه ای یه که فقط از سر کنجکاوی دخترونه و از روی تنهایی و از اون نوع عشق های افلاطونی و زودگذر و “احمقانه” ی دخترونه س.

حالا عشقت از هر نوعی که باشه، شاید بخوای حس واقعی اون پسر رو نسبت به خودت رو هم بدونی.
مطمئن باش، شک نکن، اگه اون پسر عاشقت نه، دوستت هم پیشکش، اگه واست ارزش یه آدم قائل بود و ارزش تو رو به عنوان یه دختر و زن قائل میشد، هیچوقت برای رابطه و دوستی با تو شرط رابطه ی جنسی رو مطرح نمی کرد.
از خودت بپرس، همون پسر حاضر هست خواهرش با یه پسر فقط دوست معمولی باشه؟ چقدر حاضره که خواهرش با یه پسر رابطه ی جنسی داشته باشه و لب بده و… واقعا حاضره؟ اگه خواهرش رو دوست داشته باشه، تصورش هم دیوونش میکنه!
پس چرا وقتی خودش با یه دختر رابطه برقرار میکنه، فکر نمیکنه که اون دختر هم پدر و مادری داره، دختر یکیه، خواهر یه نفره، فردا زن و همسر یه نفر دیگه میشه و در نهایت مادر یه بچه…؟
پسره چه حسی بهش دست میده اگه بفهمه زنش قبل ازدواج به یه پسر لب داده؟! یا بفهمه مادرش با…
اما وقتی نوبت خودش میشه، فقط به لذت خودش و کام  گرفتن از دختره به هر قیمتی میشه.

مطمئن باش، اگه یک پسر برای یک دختر ارزش آدم بودن قائل بشه و دختره رو بهش شکل دستمال کاغذی و وسیله ی اطفای شهوتش نگاه نکنه، هیچ وقت راضی نمیشه با آینده ی یه دختر بازی کنه و پاکدامنی دختر رو به خاطر یه لحظه لذت شیطانی ازش بگیره!

در آخر هم…

عشق هدیه ی خداست.
هدیه ای که به راحتی بدست نمیاد ولی به راحتی از دست میره…
مراقب این هدیه ی خدایی و مراقب دل پاکت باش
اما فراموش نکن
عشق میاد تا بزرگت کنه
تو رو به آسمون ها ببره و خدایی کنه
عشق میاد تا بهشت ارزش بده
بفهمی که مهمی. حتی فقط برای یک نفر.
بدونی که دلی هست که کیلومتر ها دورتر از دل تو، فقط برای تو میتپه
بدونی که کسی به یادته
کسی هست که تو برای اون مهمتر از خودشی
کسی که تو رو بیشتر از خودش دوست داره…

نزار تا به بهانه عشق، پاکدامنی و دل پاکت رو ازت بگیرن
نزار کوچیک و خوار و بی ارزشت کنن.
اونی که برای ارضای خودش، تو رو وسیله قرار میده، خودش و زیر شکمش رو از تو بیشتر دوست داره.
خودت رو ارزون نفروش
اون هم برای کسی که ارزشی برات قائل نیست و ارزشت رو وابسته به جاهای دیگه ات میدونه!
قیمتت رو بدون.
“عشق را به بها دهند، نه به بهانه”

خدایی که بهمون قلب داده، عشق و احساس داده، عزت ما رو خواسته، ذلت ما رو نخواسته…
پس خودتم نخواه ذلیل باشی.

(بیشتر از یک ساعت از وقتم گرفته شد، اون هم توی این موقعیت بحرانی و کمبود شدید وقت؛ فقط امیدوارم لااقل خوندنش وقت تو رو بیخودی نگرفته باشه. تو نیازی به کمک من یا حرف های من یا هیچکس دیگه نداری. هروقت مشکلی یا سوالی برات پیش اومد، به قلبت رجوع کن. قلب آدما محل حضور خداس… حتما به جواب سوالت میرسی. شک نکن. فقط از قلبت شروع کن، میتونی واقعیت همه ی چیزها رو از پس پرده بببینی. به قلبت اعتماد کن. خدا اونجاست…)

28 نظر

  1. پسرم حرفای زیبایی برای این دختر گلم نوشتی ممنون ار تو فرشته مهربون خدا. مهدی جان قبلا هم گفتم خوش به حالت که خدا تو فرشته رو قرار داده تا از هزاران کیلومتر راه میتوانی به هم نوع خودت کمک کنی (خدایا به منهم یاری ده تا مثل این فرشته غمی از دلی بردارم ) همیشه سر نمازم برات دعا میکنم چون به مردم کمک میکنی .مهدی جان در این شبهای رمضان خیلی از تو عزیز التماس دعا دارم وامیدوارم من را مثل مادر خودت سر افطار فراموش نکنی .ممنونم پسرم.  @};- @};- @};-

  2. سلام….. ببخشیا اگر واقعا قراره باهاش ازدواج کنی نیاز به اینطور رابطه ها نیست اگر فقط یه رابطه هست ازدواج تو کار نیست همون یذره راهی رفتی برگرد معذرت میخوام اینو میگم بجز واسه ازدواج عاشق کسی بشیم=خر رو آهو دیدیم….. اما کارندارم هرررررررررر احدی ازت خواست پرده عفت و حجب و حیاتو بدره حالا به هر بهانه عشق و …..دشمنته ن عشق…. بازم میگم اگه به ازدواج ختم هم بشه بازم صبور باش صبرپیشه کن…سعی کن دستشو بگیری بکشیش بالا نزار اون یقتو بگیره تو رو بکشه پایین….ینی بزار اون چیزی ازت قبول کنه ن تو…اگر شدت عشق از سمت تو زیاده صبورباش بزار شدتش کم بشه ومیشه…..عشق مثل ماشینی پرسرعته وقتی این ماشین تازه میخواد حرکت کنه بدجور گردوخاک هوا میکنه….درکل پارو اعتقاداتت نزار …..

  3. سلام مهدی
    چند روزیه که با نوشته هات اشنا شدم. یه کم سر درگم شدم دررابطه با این که بالاخره نویسنده ی این متنها چجوری فکر میکنه
    با خوندن یه متن فکر میکنم که ادمارو دوست داری و با خوندن یه متن دیگه انقدر در مورد ادما تلخ و سیاه نوشتی که بعید نمیدونم یه روز خود کشی کنی برام فعلا موجود عجیبی هستی البته همین الان که داشتم برات اینو مینوشتم به این نتیجه رسیدم که دلیل سردر گمی من اینه که من فکر کردم تو عقایدتو مینویسی ولی تو گاهی عقاید و گاهی احساساتو نوشتی و احساسات معمولا ثبات ندارند به همین دلیل شاید من کمی گیج شدم.
    برام سئوالی پیش اومده و خیلی ممنون میشم که هدفت از نوشتنو بدونم
    موفق باشی

    • @‎یگانه, سلام، خب این که شد خیلی سوال! چجوری توی یک کامنت جواب بدم؟ ;)
      بله. درسته. گاهی با عقل می نویسم و گاهی احساس. که البته سهم دومی خیلی بیشتر هست!
      حرف های من تناقضی با هم ندارن. من بین دو راهی “آنچه هست” و “آنچه دوست دارم باشد!” قرار دارم.
      خیلی طبیعی هست، در حالت نرمال و عادی، همه رو دوست دارم و دلم میخواد به آدما عشق بورزم و همه رو، هر کی رو که نمی شناسم دوست داشته باشم، ولی خب… این جوری ها هم نیست!
      گاهی دیگه اینقدر بذی می بینم که تسلیم واقعیت میشم و بدی های آدم ها به چشمم میاد.

      و اما راجع به جمله ی “احساسات معمولا ثبات ندارند” کاملا مخالفم!!
      و البته شاید تعریف من از احساسات با تعریف شما و دیگران فرق کنه. اما برای من این جور خوشایند آمدن های زود گذر رو اصلا احساس به حساب نمیارم.
      درسته آدم در لحظه احساسات متاوقتی داره، اما در برآیند احساسات آدم ها ثبات داره.
      راجع به “هدف نوشتنم” هم… کوتاه میگم که نوشتن یه جورایی آرومم می کنه. و احساسات نادیدنی من که هیچکس و هیچوقتی نمیدونه رو با لغات و جمله ها روی کاغذ میریزم.
      هر چند هیچوقت حس تجربه ی اون احساس رو در بقیه نمیتونه ایجاد کنه، اما سایه ای مبهم که هست! و هر آدم از این سایه برداشتی داره و …
      تا همینجا هم این نظر خودش یک پست شد!ا :D
      امیدوارم تونسته باشم جواب سوالاتت رو داده باشم :)

  4. سلام عزیزم
    بنظر من بهش بگو اگه تو منو واقعا دوس داری و منو واسه خودم دوس داری اونجوری که من میخوام باشم قبولم کن
    اگه واقعا دوستت داشته باشه راضی نمیشه تو بخاطر بوس دادن به اون اعتقاداتتو زیر با بذاری

  5. سلام خواهر گلم ببین من هم مثل تو یه روزی اینجوری شده بودم عاشق دختری شده بودم ولی نمیتونستم ولش کنم به نظر من این پسر اصلا ارزش دوست داشتن نداره اون فقط میخواد میخواد ازت لذت ببره به خدا ارزش نداره تو میخوای خدا را به خاطر یه هوس چند لحظه ای بفروشی فراموشش کن سخت هست ولی میشه تورو خدا بی خیالش شو پسری که الان داره از عشقت سو استفاده میکنه اخرش چی میشه عشق یعنی خدا نه این پسر پست فطرت……………………خواهرم عشقتو به کسی هدیه کن که ارزش داشته باشه برات ارزوی موفقیت میکنم

  6. سلام:
    دیگه اسفنده و امتحانات هم که تمام شده حالا دیگه چرا از مطلب جدید خبری نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  7. راستی بازم سلام رفیق!

    خب دیوونه ها هم مثل عقلا چند نوع هستند.

    انواع با غرض و انواع بی غرض .

    حالا ما از دید شما در دسته ی دوم قرار گرفتیم.

    خیالی نیست.

    آخه می دونی ؟

    دیوونه ها تو هر دسته ای باشن بی خیال همه چی می شن.

    هر چی می خوای بگو. من دیوونه م. به همون دلی که پاک نیست

    نمی گیرم.

    ولی می گما ، حالا منظورت از غرض حرف از والده بود ،

    دوستم یا اوباما ؟؟؟؟

    حلالیت تهش رو ندیدی ؟

  8. سلام رفیق.
    نه بابا این چه حرفیه.
    اول این که وقت ما قابل شما رو نداره.
    دوم ای که اصلا وقت نگرفت که.
    آخه نخوندمش
    ولی فکر کنم دختره باید یه دوره شست و شوی مغزی بیاد پیش من.
    درستش می کنم.
    ای بابا خوندم. خیلی کم قاطی می کنم این روزا.
    فکر این دیوونه هم به افکار درهم برهمم افزوده شد !
    یه راه بیشتر نداره.
    برا بریدن باید وصل بشه.
    از این ببره وصل بشه به اون جا که باید.
    جای این ارتباط پوچ باید ارتباط اصلیه رو تقویت کنه.
    فقط همین.
    قلبیم اومده بین معده و روده م گیر کرده از غصه.
    حس بدیه.می فهممش

  9. __________**_____*__*___________
    _________*___*___*__*_______******
    __________*___*__*________**::::::::**
    ______________*__*_______**::::::::::**
    _______________*__*_____**:::::::::::**
    ________________*__*___*:::::::::::::**
    _________________*_*__*::::::::::::::**
    _____**********____##*::::::::::::**
    ___**:::::::::::::::::::* من*::::****::::**
    __**::::::::::::::::::::*آپم**:::::::::::::**
    ___**::::::::::::::::::::::*بدو بیا*:::::::::::::**
    _____**:::::::::::**::::::**^^*:::::::::::**
    __________****:::::::::::::*^*********
    ____________**:::::::::::**
    ___________**::::::::**
    _______.oº º .******
    ……O º *
    *.°
    º
    …°
    ….O
    …….°o O ° O
    ……………..°
    ………….. °
    …………. O
    ………….o….o°o
    ……………..O….°
    …………o°°O…..o
    ……….
    O……….O
    سلام.خیلی خوشحالم که اینهمه خوب راهنماییش کردی.خوش به حالت تبریک

  10. سلام.من فر میکنم که بهتر جریانه دوستی با این پسرو با خونوادت در جریان بزاری چون هیشکی مثله اونا دوست ندارن و نمی تونن درست راهنماییت کنن

  11. سلام:
    ببین من با همه حرفهایت مخالف نیستم و نیمی از اینهایی رو که نوشته ای قبول دارم خصوصا در مورد مانتوهای تنگ و کوتاه الان اما مشکل من با تو اینه که فقط قشر خاصی رو در نظر می گیری به تعداد همین دخترهایی که توی خیابانند با مانتوهای تنگ و کوتاه دخترهایی نجیب و پاک وجود دارند که از اندامشون و زیباییشون برای جلب توجه استفاده نمی کنند در ضمن ادم خطرناکی رو برای بحث انتخاب کرده ای چون من عاشق بحث و گفتگو هستم البته نه از اون مدلی که حرف حرف خودشونهاگه خواستی می تونی ایدی منو اد کنی تا بیشتر با هم صحبت کنیم در مورد تعداد پیراهنها هم باید بگم کاملا مطمئنم که من کار کشته تر از تو هستم چون زمانی که تو تازه به دنیا آمده بودی من داشتم با پیراهنها کلنجار می رفتم(آیکون چشمک)در ضمن این نوشته ام هم خصوصیست خواهشا تاییدش نکن ممنون دوست خوب من.

  12. سلام:فکر کنم خدا رو شکر امتحانات تمام شده اینو از کامنت فهمیدم و اما در مورد اون
    چرا فرق می کنه که چه اسمی روش بذاری چون اسم و کلمات نشون دهنده فرهنگ عمومیه یک جامعه است خودت نوشتی که در فرهنگ خارجی یا غربی روز والنتاین به gf -bfهدیه می دهند یا حتی به پدر و مادرشون یا هر کسی رو که دوست دارند اما اگه قسمت پایی مطلبم رو خونده باشی من نوشته ام که زنان به همسرانشون هدیه می دادند و مردان زنان و دخترانشون رو تکریم می کرده اند پس والنتاین با سپندار مذگان کمی متفاوته فرهنگ غنیه ما این کثافت کاریهایی رو که به اسم دوستی بین جوانان مرسوم شده که اونهم یک تقلید دیگه از فرهنگ خارجیه رونداشته و نباید داشته باشد .من حرفتو قبول دارم که وقتی می تونیم سربلند باشیم که خودمون تکنولوژیمون رو تولید کنیم من اصلا مخالف کاستی هامون نیستم اما تاریخ بزرگترین معلم انسانهاست وقتی می خونیم که ایرانیان باستان از نظر فرهنگ و تمدن از همه بالاتر بوده اند باید کمی به شیوه زندگیشون توجه بیشتری بکنیم چون با همه امکانات کمشون از الان ما خیلی بهتر بوده اند وقتی من در مقاله ای خوندم که اولین پیل الکتریکی در ایران تولید شده و هنوز هم در موزه های خارجی!!هسته هم به خودمون افتخار کردم و هم تاسف خوردم از اینکه چرا الان با وجود ذهنهای فعال و خلاقمون مثل اون زمان نیستیم پس خیلی مهمه که ما تاریخمون رو بدونیم( البته نه برای به راه انداختن جنگ روانی که الان مرسوم شده و برای فرار از یک سری مسئولیتها یا یک تقلید کورکورانه از بقیه که آره ما میهن پرستیم)باید تاریخمون رو بدونیم و ازش در کنار فناوریهایی که امروز داریم استفاده کنیم اگه تاریخمون رو بدنیم اونموقع به بهانه اینکه ما ایرانی هستیم نه مسلمان لخت بودن بیشتر رو تبلیغ نمی کنیم چون در نقاشیهای تخت جمشید هیچ کسی لباس عریان نپوشیده و چیزهایی که احتمالا خودت می دونی من اگه از سپندار مذگان نوشتم برای این بود که انجا نماد عشق زمین است زمینی که مثل یک مادر مهربان بدون کوچکترین توقع مهد آرامش ماست و کار نداره کدوممون خوبیم کدوم بد اگه ما هم اینجوری عشق بورزیم دیگه به روابط سطحی که هدف همشون روابط جسمانیه نمی گیم عشق اون موقع در روز عشاق اولین هدیه روو برای مادر می بریم که بزرگترین عاشق دنیاست….
    ببخش زیاد حرف زدم اما اینکه گفتی من خودم به یک سری چیزها خواهم رسید من از تو بزرگترم و لااقل دو سه پیرهن بیشتر از تو پاره کرده ام و از این سطحی که تو هستی عبور کرده ام با تجربه تمام خوب و بدش و میدونم که تو هم روزی به حرفهای من خواهی رسید چون ما آدها هر روز در حال تکامل بیشتریم تکامل فکری و روحی….

  13. سلام
    نکن این کارو
    به خدا ولت میکنه میره دروغ میگه
    باکستو از بین نبر بعدا بشیمون میشی حیف باکیت نیست؟

  14. سلام:
    ممنون که با کمیه وقت بازم برام کامنت گذاشتی چه امتحانات طولانی دارین شما!! دیدم همیشه می زنه پاسخ در انتظار تاییده اما همیشه کامنت خودمو می بینم برای همین حس می کردم که خصوصی نداری برای همین ازت سوال کردم گفتم شاید مثل آیکونها اون رو هم نداشته باشی.
    به هر حال ممنونم که سر زدی و امیدوارم توی امتحاناتت موفق باشی .

  15. می خواستم به این دختر خانم ۱۸ ساله بگم که از یاد بردن یه همچین پسری بهتر از اینه که به سمت اون کار هایی که اون می گه بری عشق اصلی خداست و این عشق های زمینی چیز هایی هستن که می خوان شما به شناختی برسید که خدای بزرگ رو بشناسی و عاشقش بشی بهتون بر نخوره !؟ اگه شما واقعا عاشق خدا باشی و از روی اجبار مثل من ادای آدم های با ایمان رو در نیاری این پسررو که هیچی صد تا مثل این پسر هارو به عشق اصلی که خدا هستش ترجیح
    نمی دی امیدوارم این کار اشتباه رو انجام ندی خدا هر چی برات بهتررو جلوی پات می ذاره اگه راه درست رو بری شرمنده که سرتو درد آوردم

  16. سلام.وقتی فهمیدم که وقت نداشتی که جوابمو بدی. از خودم بدم اومد که بخاطر عشق بچه گانم وقت یه نفر دیگه هم گرفتمو مزاحم وقت با ارزشش شدم.شرمنده ولی کمک بزرگی بهم کردی.ببین من هیچ وقت تن به خواسته های کثیف
    اون نمیدادم چون هنوز خدا رو فراموش نکردم.ولی نمیدونستم چطوری باید متقاعدش کنم که عشق به این چیزا نیست.ولی نمیدونستم کسی که خدا رو نمیشناسه و فراموشش کرده این چیزا رو نمیفهمه.بابت تک تک حرفات که با تموم وجود میفهمیدمو عین
    واقعیت بود.نمیدونستم از طریق نت هم میشه دوست به این خوبی پیدا کرد که با تموم وجود خدا رو احساس میکنه.بابت همه چیز مرسی.

    • @مینا, سلام. نه اصلا اشکالی نداره. اگه به دردت خورده و بهت کمکی کرده باشه، خیلی بیشتر از این وقت ها هم ارزش داشت.
      ببخشید اینو گفتم، اینقدرا هم کمبود وقت ندارم، فقط وسط امتحاناتم، اون هم توی سنگین ترین ترمی که دارم و مشکل ترین درس هام بود.
      فکر می کنم نیازی نیست که “کسی” رو متقاعد کنی. چون “اونی که خوایپبه با یه تلنگر بیدار میشه، اما اونی که خودشو به خواب زده، بمبم بترکونی بیدار نمیشه” اون خودش بهتر از همه میدونه چی درسته چی غلط. خودش رو به نفهمی زده وگرنه خوب میدونه داره چکار میکنه.
      موفق باشی

  17. سلام:
    نمی دونم احساس امروزمو چه جوری برات بگم یک آن واقعا از ته دل احساس غرور و شادی کردم شادی از اینکه هنوز هم پسران ما غیرت و مردانگیشونو فراموش نکرده اند ،شادی از اینکه اینهمه زیبا و خوب دوستی رو که بهت پناه اورده بود راهنمایی کردی مخصوصا تاکیدت برای مراجعه به قلبش،و غرور از اینکه دوست خوبی مثل تو دارم کاش واقعا دوستت ارزش وقتی رو که براش گذاشتی بفهمه و قدر وجود و احساسات پاک خودشو بدونه…..

نظر بدهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

~X( [شیطونک] [رویا] [دعا] [خجالت] [تهوع] [تشویق] [بغل] [-( X( O:-) B-) @};- =P~ =)) =(( ;;) ;)) ;) :| :x :S :P :D :-h :-O :-?? :-? :-/ :-* :)) :) :(( :(