نوشتههای دربارهی: مکالمه با خدا
قسم به نقاشِ بالِ پروانهها
یکشنبه, بهمن ۱۳, ۱۳۹۲ ۶:۵۱ ۴۴ دیدگاهخستهام، دلگیرم، تنهایم… احساسِ زندانیِ در قفسی را دارم، که از فرطِ شوقِ رهایی از قفسِ کرمخاکیان، آنقدر خودش را به در و دیوار کوبید، تا سرانجام پیروز شدند… و سرانجام باور کرد… باور کرد که تمام سهمش از دنیا، همین چهار دیواری تنگ و تاریکیست که دچارش آمده، و پنداشت کوتاهیِ سقف گِلین آسمان، کوتاهیِ قامتِ اوست. باورش شد، که آنسویِ میلههای پنجره را، هرگز پیش از این ندیده و تمامِ خاطراتِ گُلها و خدا و ترانههای کودکیاش، خوابی بوده است و رویایی، گویی که هیچگاه پیش از اینها نزیسته باشد… و دست آخر یک روز عصر، که از پشت میلههای پنجره برف میبارید و صدای ماشین و فلز و همهمهی دروغ و خواهش و خاک با صدای اصطکاک تنِ آدمی آمیخته بود و صدای کودکی به گوش نمیرسید، و خدا از آنجا رفته بود، مُرد… روزی که شیطان، نزدیکتر بود از خدا و انسان از انسان دور. تنها به هم پیچیده، درهم ولی تنها، و مهربانی در گور. آن روز با خندههای بیدلیل خداحافظی کرد و خاطرات کودکی و شانه و جانمازش، و نامههای عاشقانهاش را بوسید و با دقت داخل بقچهای پیچید و در صندوقچهی کهنهای گذاشت. آنوقت، نامههای خواهر کوچکش را از گنجه درآورد، با… ادامه نوشته را بخوانید
نامه ای از خدا
شنبه, اردیبهشت ۱۰, ۱۳۹۰ ۴:۲۵ ۱۸۳ دیدگاهچند شب پیش، به طور اتفاقی، چیزی رو پیدا کردم. یه نوشته، یه شعر، شاید هم یه نامه. شعر نیست، اما بعضی جاهاش یه وزن و آهنگ خاصی رو احساس می کنم. اصلا یادم نمیاد چه کسی، کی و کجا این رو برام نوشته. فقط یه چیز رو میدونم. اینکه اون شب، این نوشته، خط به خط برام ترجمه می شد، هر قسمت رو که می خوندم، هنوز به جمله ی بعد نرسیده، قبل از اینکه هر خطش رو بخونم، جمله ی بعدی چند لحظه قبل اتفاق افتاده بود. کسی چه میدونه چه کسی این رو نوشته، شاید این یه نامه باشه. نامه ای از خدا… این نوشته رو بدون حتی یک حرف کم و زیاد، اینجا میزارم: ۰۷ January 2010 ۰۱:۲۱ غصه نخور عزیزم غصه نخور، خدا هنوز بزرگه غصه نخور تو هنوز جوونی خیلی از قصه ی تو مونده آخرِ قصه ات قشنگه مهدی به خدا قشنگه غصه نخور ببین خدا هنوز پیشته اگه نبود که اینجوری گریه ات نمی گرفت اگه پیشت نبود که این گوشه ی دنیا بهش فکر نمی کردی غصه نخور هنوز که یادت نرفته همیشه میگفتی: هیچکی هم نباشه، بازم خدا باهاته آره، گریه نکن یادته گفتی اگه کسی نیست، خدا که… ادامه نوشته را بخوانید