خانه برچسب‌ها دل نوشته خدا

همه‌ی نوشته‌های با موضوعِ: دل نوشته خدا

انشایی برای خداوند

خدا اجازه؟ ما دفتر انشامون رو نیاوردیم. یعنی راستش... اصلا انشا ننوشتیم. اجازه آقا؟ ما انشامون خوب نیست، مدرسه هم که می‌رفتیم، بلد نبودیم پاییز رو توصیف کنیم. همیشه هم نمره‌ی انشامون کمتر از ریاضی و هندسه می‌شد. کلاسِ دوم راهنمایی که بودیم، همه‌ی نمره‌هامون بیست شد، معدل‌مون اما نه....

خدا و عشق

دلم عجیب گرفته… دل‌گیرم از آدمک‌هایی که تنها سایه‌ای هستند از تمام آنی که می‌نمایند دل‌گیرم از نقاب‌هایی که بر چهره می‌کشند دل‌گیر از صورتک‌ها…   من نمی‌فهمم… به خدا که من نمی‌فهمم… نمی‌دانم چرا آدم‌ها تنها برایِ یک تجربه، یک تصور، یک خیال، یک عطش برای سر دادنِ ترانه‌ی تشنگی، وخیالِ خامِ آنچه هیچ‌گاه نیستند، زندگی آدم دیگری را به بازی...

خدایا دوستت دارم

به نام خدایی که هیچ گاه دغدغه ی از دست دادنش را ندارم راستش درست خاطرم نیست که از کجا می شناسمت. اسمت را نمی گویم، خودِ خودِ خودت را. آنگونه که هستی. اسمت که جاریست بر لب هر مرد و نامرد. می شود آدمیزاد اسم چیزی را بداند و خیال...

به یادم باش

من هنوز هستم و عجیب آنکه من دلم می‌خواست نبودم هرگز و عجیب‌تر آنکه: من هنوز "هم" هستم می‌نویسم باز باز از آن همه آواز که پنهان شده در پستوی قلبم، راز   می‌نویسم از مهربانی، از کودک، و خدا می‌نویسم، شاید، کسی از آن دورها باشد تنها و من اینجا، تنهایِ تنها شاید دلِ او هم خواست کمی از عطرِ...