همهی نوشتههای با موضوعِ: دفتر مشق
خدا و کودک، نوستالژی عشق کودکی
Mehdi Mirani
34
انگار که چیزی تغییر نکرده باشد. هنوز روزها خورشید از سمتِ همیشگیاش بیرون میآید و شبها از آن سمتِ همیشگی میرود و باز پیراهن آسمان، ستاره باران میشود. هنوز بلبلها میخوانند، گنجشکها در جستوجوی غذا، زمین را میجویند و در جستوجوی جفت خویش، دنبال هم میکنند. درختان سبز اند...
قتل یک پاییز پای تخته سیاه
دبستانِ کودکیام، به خانهمان خیلی نزدیک بود، یک خیابان آنطرفتر از ما. ولی همین چند قدم راه، دنیای من را عوض کرد، اصلا یک دنیا فاصله بود.
مدرسهای درب و داغون، که هر چند وقت یکبار، سیمانِ دیوار دور حیاطش میریخت. به راهروی مدرسه که وارد میشدی، صدای فریاد و...
دوست دارم دوباره بچه شم
خیلی ها تصور می کنن ما آدم ها به دنیا میایم تا بزرگ شیم. تا یاد بگیریم و کامل شیم. اما من اصلا اینطورفکر نمیکنم. بلکه کاملا برعکس، ما به دنیا نیومدیم تا یکسری چیزها رو یاد بگیریم، بلکه دنیا اومدیم تا چیزهایی روکه بلدیم از یاد نبریم، دنیا...