همهی نوشتههای با موضوعِ: خدایا
نزدیکترین ستاره
در این لحظههای خاکستری رنگِ دلمرده
و ثانیههای بی معنایی که بی دلیل دلهره آورند
در سرزمینی که از انسانیت و انسانش، فقط چند روایت مانده
و جهل و خرافهی نامقدسی هزار ساله،
سرطانوار...!
گرد تا گرد، به سختی مرا در آغوش گرفته
و مرا میبوسد
و مرا میبلعد
و مرا میکُشد
در دمادمِ آهنگ و آتشِ کبریت...
خ مثلِ خورشید، خ مثلِ خدا…
سلام خدای عزیزم، حالِ شما؟ خوبید؟ حال ما رو اگه خواسته باشید، باید بگیم ما که خوب نیستیم. یعنی نبودیم، با شما که نبودیم، خوب نبودیم. مگه میشه با شما باشیم و بد باشیم؟! حال ما رو اگه بخواید... ما فورا حالمون خوب میشه. قند توی دلمون آب میشه،...
خدایا شکرت! ممنون برای همه چیز
فرض کنید در حالیکه شما پشت فرمان اتومبیلتان نشستهاید و برای رسیدن به جایی عجله دارید، در همان حال اتومبیلتان پنچر میشود! و شما هم قبلا هیچوقت پنچرگیری نکرده و بلد نباشید. چکار میکنید؟ به عالم و آدم و شانستان لعنت میفرستید؟ که «گندش بزنن! الآن وقت پنچر شدن...
آدم برفی
سخت است. سخت است گفتن از خوابِ بهار و چلچله و شکوفههای نیامده، برای این همه زمستان نشینِ سرد…
سخت است وقتی بخواهی از سردیِ آدمها بگویی، به خودشان. به آدمهایی که از تمامی فصلها، تنها زمستانش را میشناسند. زمستانی سخت…
درست است که سخت است، اما باید گفت… باید گفت...
نامه ای از خدا
چند شب پیش، به طور اتفاقی، چیزی رو پیدا کردم. یه نوشته، یه شعر، شاید هم یه نامه. شعر نیست، اما بعضی جاهاش یه وزن و آهنگ خاصی رو احساس می کنم.
اصلا یادم نمیاد چه کسی، کی و کجا این رو برام نوشته. فقط یه چیز رو میدونم. اینکه...